
نحوه بافت قالیچه های تصویری را کارشناس رسمی دادگستری رشته فرش توضیح می دهد
تصویر شاه و اعمال شاه از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است. در دوره های قبل از اسلام، برای مثال دورۀ هخامنشیان و حتی پیش از آن، شاهان تصاویر خود و اعمالشان را روی صخره ها به یادگار می گذاشتند. بنابراین دور از تصور نیست که با پیشرفت علم و صنعت، این عمل نیز در دیگر عناصر مانند قالیبافی و... نمود پیدا کند.
در دوره های گذشته، برای مثال دورۀ صفوی و ایلخانی هنر مینیاتور و چهره پردازی، وظیفۀ نمایش نقش شاه و اعمال وی را انجام می داد و وجود شاهنامه های تهذیب شده و زیبا این حقیقت را به خوبی نشان می دهد.
در دورۀ قاجار، به طور خاص در دورۀ ناصرالدین شاه، که عکاسی و دوربین عکاسی به ایران آمد. روند چهره پردازی شاه نیز سیر جدیدی پیدا کرد. به این صورت که با این پیشرفت، قالیچه های تصویری نیز سفارش داده شده و بافته شدند. به عبارت دیگر، قالی و فرش که پیش از این تنها برای پوشاندن کف خانه استفاده می شد، نقش تزئینی پیدا کرده و مانند تابلویی روی دیوار از آن استفاده شد. این نوع سبک همچنین از نقاشی های قهوه خانه ای دورۀ قاجار الهام گرفت.
این نوع قالیچه ها که تصویری بودند از این پس علاوه بر شاه مورد توجه خوانین و صاحب منصبان و اشراف و تجار قرار گرفت. این فرش ها به دلیل نقش خاص خود و سفارشی بودن، بسیار گران بودند و تنها افراد دارای بضاعت مالی یارای خرید و داشتن آنها را داشتند.
قیمت زیاد این فرش ها به چند دلیل بود، از جمله این که فرش های عادی نقش هایی ساده و راحت داشتند و هر بافندۀ تازه کاری می توانست آنها را ببافد. همچنین در این فرش های ساده، کاربرد رنگ کاملا سلیقه ای بود و بنابه سلیقه هر بافنده می توانست از رنگ ها استفاده کند. حال آنکه بافت این فرش های تصویری در ابتدا نیازمند نقاش چیره دستی بود که طرح چهره و تصویر را به زیبایی و موزونی بکشد و بافنده نیز باید به ترکیب دقیق رنگ ها و طرح و نقشۀ بافت توجه می کرد.
از دیگر مسائلی که باعث پیشرفت این قالیچه ها در دوره قاجار شد می توان به پیشرفت صنعت چاپ و همچنین عکاسی و نقاشی های چهره و علاقه ی شاهان قاجار به نوگرایی و مسائلی همچون ثبت خاطرات خود اشاره کرد.
از طرفی برخی از مسائل باعث شد گسترش بافت این نوع فرش ها با سختی و مانع رو به رو شود. از جملۀ این دلایل می توان به همان مسئله ی سفارشی بودن این نوع قالیچه ها اشاره کرد. از آنجا که بافت این نوع فرش ها بسیار هزینه بر و پرکار بود، تا کسی سفارشی نداشت، بافنده انگیزه ای برای بافتن این قالیچه ها نداشت و بی علاقگی تجار غربی به این نوع از قالیچه ها از دیگر دلایل رکود در بافت این نوع فرش ها بود. از طرفی سختی کار و دردسر پیدا کردن نقاش و طراح و بافندۀ زبردست، رغبتی برای سفارش و کار در این زمینه برای کسی نمی گذاشت.

توضیح برند فرش و ارزش آن توسط کارشناس رسمی دادگستری رشته فرش
تاریخچه فرش در ایران به پیش از اسلام می رشد. فرش پازیزریک از قدیمی ترین یافته های فرش است که امروزه در موزه ای در روسیه نگهداری می شود. این فرش که به سکاها نسبت داده شده از زیبایی بسیاری برخوردار است. همچنین در تپه سیلک کاشان و تپه حسنلو و کردستان آثاری از فرش یافت شده است. این آثار مربوط به پیش از استقرار حکومت در ایران، و حداقل پیش از دوره هخامنشیان تخمین زده شده است.
از فرش در دوره های اسلامی ایران تا دورۀ ایلخانی اطلاعات چندانی در دسترس نداریم. یافته ها نشان دهندۀ وجود و رونق نسبی فرش در این دوره است.
باید گفت همانند بسیاری از آثار هنری دیگر، فرش نیز در دوره صفوی رونق فراوان گرفت و توجه تجار غربی را به خود جلب کرد. از این دوره تجارت فرش ایرانی در بین غربیان آغاز شد. اما می توان گفت اوج تجارت فرش از دورۀ قاجار آغاز شد. در این دوره که ارتباط با غرب به حد زیادی شروع شده بود، غربیان به فکر تجارت این کالا افتادند. در این دوره فرش در دربار قاجار نیز بسیار جاگرفته بود و در عکس های دورۀ قاجار می توان قالی های ایرانی و زیبایی خیره کننده ی آنها را مشاهده کرد.
پس از این که تجار غربی به فکر تاسیس کارگاه های تولید فرش و صادرات آن افتادند، برخی از اهل حکومت قاجار تصمیم گرفتند خود از این کالا سود ببرند و بنابراین موسسه ای برای تولید فرش تاسیس کردند. این تجارت از دورۀ ناصری شروع به کار کرد و سود حاصل از این کار به حدی بود که پس از بسته شدن این موسسه نیز، موسسۀ دیگری به هدف تولید و صادرات این کالا تاسیس شد.
از جمله مهمترین کارهایی که این موسسه به آن اقدام کرد، گذاشتن علامت ، نشان یا برند تجاری این محصول ایرانی بود. برندسازی که تاریخچه ی آن نیز به ایران پیش از اسلام می رسد، در امر تبلیغ و آگاهی سازی بسیار اهمیت دارد. برخی از یافته های باستان شناسی در سیستان و جاهای دیگر ایران، نشان از وجود مهرهای تجاری در کنار کالاهای تجاری دارد. این مهرها که دارای طرح های مختلف بودند، هر یک نشان دهندۀ صاحب بار یا تولیدی آن محصول بودند.
برندسازی و علامت تجاری در فرش های ایرانی به این صورت بود که نام تولید کننده یا به عبارتی بافنده در کنار محلی که فرش در آنجا بافته شده بود درج می شد. پیش از نام بافنده نیز کلمۀ ساخت یا عمل ثبت می شد.
در برخی از موارد فرش به دستور کسی بافته می شد یا سفارش بافت آن با هدف وقف بود. در این صورت بافنده باید نام بافنده را با عبارت به فرمایش در کنار نام شخص دستور دهنده می آورد. و در مواردی نیز که کار وقفی بود، نام واقف در کنار نام بافنده و محل درج می شد. در این صورت سفارش دهنده می توانست خود طرح فرش را انتخاب کند.
از جمله شهرهایی که امروزه به بافت فرش می پردازند می توان به کاشان، اردبیل، زنجان و.. اشاره کرد که هر یک دارای طرح های مختلف و خصیصه های مخصوص به خود هستند.

سفره های دست باف از دیر باز نقشی اساسی در زندگی مردم ایران، به خصوص چادرنشینان و عشایر داشته است. این سفره ها بافتی گلیم مانند دارند در برخی از نقاط کشور توسط برخی از اقوام، از جمله: کردها و بلوچ های خراسان و همچنین قشقایی ها بافته می شده است و این رسم و هنر همچنان در میان این اقوام رواج دارد.
این نوع سفره ها نه تنها در موقع غذا خوردن، بلکه در موقع پخت نان و کارهایی از این قبیل نیز به کار می رود. طرح و نقش این سفره ها بسته به نوع کاربرد در هر قومی متفاوت است. همچنین این سفره ها در میان اقوام در اندازه ها و رنگ های مختلفی بافته می شود.
سفره های بلوچ ها که در شمال کشور افغانستان و نواحی دیگر پراکنده اند به شکل مربع یا مستطیل شکل است. سفره های مستطیل آنها معمولا بسیار دراز است و نسبت طول آنها نسبت به عرض بسیار بیشتر است. رنگ این نوع سفره ها در این قبایل عمدتا قرمز یا آبی است و وسط این سفره ها معمولا زمینه ای یکنواخت دارد. در حاشیه ی این سفره ها معمولا طرح ها شلوغ و حتی مانند قالی گره بافت هستند. و در سفره های مستطیل شکل، طرح ها در میانۀ سفره ها یعنی در وسط عرض سفره ها پراکنده اند و به صورت چپ و راست بافته می شوند.
اقوام کرد و افشار خراسان معمولا سفره های مستطیل شکل دارند. به سفره های دراز و مستطیل شکل این اقوام جادۀ عروسی می گویند. بر خلاف سفره ی بلوچ ها این سفره ها حاشیه های نسبتا ساده ای دارند. طرح ها در این سفره ها نیز به صورت چپ و راست بافته می شوند. زمینه ی این سفره ها عمدتا قهوه ای روشن یا همان قهوه ای شتری است. این سفره ها تنها در مرکز، یعنی وسط سفره از نظر طولی و عرضی، خود دارای ترنج و نقش هستند که این ترنج ها نشان می دهد غذا باید کجا گذاشته شود. باید گفت در کل سفره های کردها و افشارهای خراسان بسیار ساده تر از سفره های بلوچ ها هستند.
در مقابل، سفره های کردها و اقوام افشار نواحی مرکزی عمدتا مربع هستند. حاشیۀ این نوع سفره ها در هر ضلع گره دار است و این وجه تمایز این سفره ها با سفره های اقوام دیگر است. همچنین تفاوت دیگر این سفره ها با سفره های اقوام دیگر در این است که طرح های این سفره در بیرون از مرکز سفره قرار دارد و رنگ های مورد استفاده در این سفره ها نیز صورتی، سبز، قرمز و قهوه ای روشن است.
سفره های دیگر سفره های ایل قشقایی است. قشقایی ها نیز در مراسم نان پزی و عروسی از این سفره ها استفاده می کنند. سفره های قشقایی معمولا بسیار بزرگ و مستطیل شکل است. این سفره ها نسبت به سفره های دیگر اقوام بسیار ساده است. در حاشیه ی این سفره ها نقش های سنتی مخصوص به این ایل دیده می شود و داخل سفره معمولا ساده است و گاه نقش های ریز به صورت راست و چپ روی آنها بافته می شود. و به دلیل سادگی بیشتر زمینه ی سفره ها مشخص است تا طرح ها. رنگ زمینه در این سفره ها عمدتا سفید و قهره ای روشن است.

می دانید که کرسی چارپایه ای چوبی یا فلزی است که در زمستان برای گرم کردن خانه و محل زندگی به کار می رود. زیر این چهارپایه زغال گداخته در ظرف یا منقل گذاشته و یا زیر کرسی چاله ای می کندند و ذغال را روی آن می گذارند و روی آن را با لحاف ، پتو یا نمد می پوشانند. افراد برای گرم نگه داشتن خود نمد یا لحاف را روی خود می کشند و اینگونه خود را گرم می کنند. از آنجا که پا یکی از قسمت های مهم بدن است و سرماخوردگی اغلب از این ناحیه آغاز می شود، یکی از فواید کرسی را می توان گرم کردن پا دانست. همچنین گرم نگه داشتن پا باعث می شود بلغم و سودای انباشته شده در پا رسوب نکند و این باعث می شود بدن از بسیاری از بیماری ها در امان بماند. همچنین کرسی می تواند از رماتیسم و دیابت و بیماری های مفصلی نیز جلوگیری کند. استفاده از کرسی از کم خونی نیز پیشگیری می کند. اگرچه کرسی می تواند خطراتی از جمله سوختگی و یا گاز گرفتگی داشته باشد اما از آنجا که فواید آن بیشتر از مضرات آن است با مراقبت می توان به خواص آن تکیه کرد و به استفاده از آن فکر کرد. ذغال کرسی باید کاملا گداخته شده باشد تا دود را به حداقل برساند، در این صورت خطر آن نیز بسیار کمتر می شود.
در مراسم ها و جشن های ایرانی کرسی نقش مهمی داشته است. برای مثال در موقع شب یلدا، روی رو کرسی را از میوه ها و آجیل و خوراکی ها انباشته می کردند و اهالی خانه دور هم جمع می شدند.
برای تزئین روی این فرش و لحاف را فرشی می اندازند. اندازۀ این فرش کمی بزرگتر از سفره است و در وسط کرسی قرار می گیرد. این نوع بافت بیشتر در نواحی شمال ایران چه شرق و چه غرب، بلوچستان ، ورامین و اطراف آن تولید می شود. روکرسی ها به صورت های دایره، لوزی و مربع بافته می شوند.
روکرسی های افشار و ورامین از انواع روکرسی ها هستند.
نقشی که روی روکرسی های ورامین طراحی می شود به این صورت است که در وسط این فرش صلیبی قرار دارد و دور آن شکل های لوزی شکل و طرح های عنکبوتی شکل و ستاره ای قرار دارد و لوزی هایی نیز در حاشیه و جای جای این فرش وجود دارد. رنگ آمیزی و ترکیب طرح های ساده و پیچیده در این فرش موجب زیبایی و تنوع این فرش ها شده است. این فرش عمدتا به صورت مربع است.
نقش دیگری که در بین روکرسی ها بسیار معروف است روکرسی افشار است. این نوع روکرسی طرح های خود را بیشتر از طبیعت وام گرفته و طبیعت و باغ و درخت و گل و ... را ترسیم می کند. این نوع بافت بیشتر در استان های جنوبی رواج دارد، چرا که در این نواحی که از نظر جغرافیایی دارای بیایان و کوه است، افراد بیشتر طالب طرح هایی همچون باغ و گل و درخت و طبیعت زیبا هستند.

فرش بافی و قالی در لرستان قدمتی دیرینه دارد. برخی از یافته های باستان شناسی در این منطقه این حقیقت را ثابت می کند. این هنر تا به امروز در میان این اقوام رواج دارد. یکی از دست بافته های این منطقه جاجیم است که به ماشته بافی نیز معروف است.
همانطور که گفته شد، قدمت این هنر در منطقۀ لرستان نشانگر این است که احتمالا مردم این نواحی ابزار این صنعت را خود تولید می کرده و در اختیار داشته اند. این بافت همچنین در میان اقوام دیگر مانند قشقایی ها نیز رواج دارد. همچنین در میان مردم ایلام و آذربایجان نیز بافت این صنعت دیده می شود. در استان لرستان در شهرهایی همچون خرم آباد و الیگودرز و ... افراد به بافت این صنعت مشغولند.
جاجیم درگذشته نقش بقچۀ رختخواب را ایفا می کرد اما امروزه کاربرد آن وسیع تر شده، نه تنها به عنوان رومیزی، رومبلی ، روکرسی و پشتی، روفرشی بلکه همچنین به عنوان کیف و کمربند نیز استفاده می شود.
جاجیم بافی در لرستان دارای طرح ها، نقش ها و رنگ های مختلف و متنوع و زیبایی است. این صنعت در اقتصاد این منطقه نقش به سزایی دارد و هنرمندان زیادی مشغول به بافت آن هستند. علاوه بر آن، هنر یکی از عناصری است که هویت یک ملت را تعریف می کند. از آنجا که پشم و نخ از عناصر مهم این صنعت است، جاجیم بافی هنری است که خاستگاهی بیابان گردی وعشایری و چادرنشینی دارد. از مهمترین نخ های این هنر نیز نخ الوان است. با این حال، با رشد صنعت و همچنین کم شدن دامپروری و... امروزه در تولید جاجیم از نخ هایی با جنس پلی استر و آکریلیک نیز استفاده می کنند.
ماشته در صنعت نساجی به نوعی پارچه گفته می شود. وجه تسمیۀ آن مشخص نیست اما همان خصوصیات جاجیم را دارد. در دیگر نقاط کشور به این هنر جاجیم بافی گفته می شود و تنها در استان لرستان و کرمانشاه به ماشته بافی یا موج معروف است. از رایج ترین طرح های ماشته بافی در لرستان می توان به هشت خانه، گل پتویی، خانه پنجزایی و چهارخانه آب و درخت و نقش های راه راه اشاره کرد.
ماشته بافی دارای عناصری همچون دار، وردی، چرخ چله پیچی و پرخ ماسوره پیچی و ماکو و ماسوره است.
به چارچوبی که تارو پودها را بر آن میبافند دار گفته می شود.
برخلاف قالی بافی، ماشته بافی دارای رد است که تارهای چله را تقسیم میکند. این وردها باعث افزایش ضخامت این بافت شده و در پیچیدگی و زیبایی طرح ها به ماشته کمک می کنند. هر ورد دارای پدالی است که به پایه دار متصل شده و بافنده با پاهای خود آنها را جابه جا کرده و مشغول به بافت ماشته می شود.
در هنگام بافت، نخ را به دور ماسوره می پیچند و داخل ماکو قرار می دهند. ماکو از گوشه ها رد می شود و بافنده با استفاده از پاهای خود کار تقسیم تارها را با فشار بر پدال های ورد انجام داده و بافت انجام می شود. در هر رج دو ورد به کار میفتند و این عمل نقش ها را متفاوت کرده و به استحکام ماشته می افزاید. جاجیم در اندازه های مختلف بافته می شود.